سلام
از گذشته تا به حال اندیشه ها در قالب های مختلف مثل کتاب شعر های حافظ و سعدی و خیام؛ داستان های نویسندگان بزرگ و سپس فیلم و در نهایت بازی های رایانه ای به مخاطب انتقال میافت. با این ارزیابی می توان نتیجه گرفت که جذابیت های سینمایی از جلوه های ویژه تا ژانر های مختلف وسیله ی انتقال اندیشه های فلسفی هستند. با کمی بسط دادن این موضوع می توان گفت عناصر موجود در یک فیلم؛ از موسیقی تا جلوه های ویژه و البته فیلم نامه حاوی پیام های فلسفی هستند. با این توضیح وجود آنچه به عنوان فلسفه - پیام - اندیشه - مکتب، که در فیلم به مخاطب انتقال داده می شود، در فیلم های ایرانی را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا فیلم های ایرانی دارای بار معنایی و عمق لازم هستند؟ آیا فیلم های ایرانی بیشتر مصرف داخلی دارند یا خارجی و چرا؟