بله شعرها اکثر زیبان و بدل میشینند.. حالاهر کدوم یه جور از قدیم میگن که
سخن کز دل برون آید نشیند لاجرم بر دل ...شاعرهام آدمهایی هستند مثل ما با همون دغدغه و مشکلات
غمها و غصه ها و خلاصه درونیات منتها اونا از نعمت نوشتن حالا چه به نظم یا نثر اینا استفاده کردند..
و روی این حس و روی نوشتن کار کردند شدند شاعر ... یکی نقاش میشه و یکی یه جور دیگه ..
منم شعر خیلی دوست دارم و همیشه گوش میدم شعرها رو قبلا گاهی مینوشتم ولی یه بنده خدایی
(البته اون موقع فکر کنم 17 سالم بوده خیلی کمسن بودم اون موقع حدود شاید 24 یا 25 سال پیش )
زد توی ذوقمون .. بعد بیخیال شدم و همه شعرها رو پاره کردم ودور ریختم و دیگه فقط شعر گوش دادم و خوندم
دیگه ننوشتم بعدها فهمیدم اون سبک شعری که من مینوشتم بهش میگفتن شعر سفید!ولی دیگه نمیتونستم بنویسم
یه مدتم شعر طنز مینوشتم که اونا بد نبودن یکیش خیلی خوب شد ودبیر ادبیاتمون خلاصه حسابی ازش خوشش اومد..
شعر و موسیقی (البته من طرفدار بیکلامشم) به آدم آرامش خاصی میده و خیلی خوبه ...