نوشته اصلی توسط minicam گفتین وحشت یاد اون عکس کذایی شما افتادم آوانار جدید مبارک خانوم شریفی
نوشته اصلی توسط Elka Eydipor نه بابا این حرفا چیه آقا امید ... قضیه مال تغییر اسم کاربری من بوده من میخواستم از کلاغک تغییر نام بدم بعد با آقای هادی پور مشورت کردم (اون موقع هم بعد یه سری جریانها بوده) آقای هادی پور گفتند که اگه بخوای یه شرکت بین المللی بزنید چی میزارید اسمشو منم به شوخی گفتم الکا و برادران دالتون !!! سر همین قضیه داداش حسین گفتند من میخوام جو باشم حالا بقیه کیا باشن من گفتم و آقاامید و آقا مجتبی بخاطر اینکه با هم رفیقین توی انجمن منم میشم ننه دالتون خلاصه داستان این بود قصه ما بسر رسید کلاغک به خونش نرسید... ولی من کلا دالتونها رو موقعی که بچه بودم بیشتر از لوک خوش شانس دوست داشتم اینقد دلم میسوخت اینارو دستگیر میکرد ... من جریان می دونم خب ، چرا لو میدید همه داستانا رو ؟؟؟؟؟؟؟
??? ????? ?? ???? ? ???? ???? ?? ??? ??? ?????? ????? ???? ? ????????? ???? ???? ???
نوشته اصلی توسط omid8h من جریان می دونم خب ، چرا لو میدید همه داستانا رو ؟؟؟؟؟؟؟ خوب پاکش کنیم مطلبو
????? ?? ????? ?? ??? ???? ?? ???? ??????? ?? ??? ????? ??????! ????? ?? ?? ?? ??????? ??? ?? ??? ?????? ?? ??? ?????? ?? ??????? ??? ????? ????!????? ?? ?? ??? ??? .... ??? ?? ???? ?? ?? ??? ??? ?? ??? ??...
نوشته اصلی توسط omid8h نگرفتی موضوع رو !!!!!!! منظور فعالیت انجمن بود ، باعث وحشت بعضی از دوستان شده .... آهان....خخخخخخخ
????? ? ???? ?? ?????....??? ???? ??? ???? ????
نوشته اصلی توسط Elka Eydipor خوب پاکش کنیم مطلبو ته دیگه ، بذار ببینن دوستان ......
نوشته اصلی توسط omid8h من جریان می دونم خب ، چرا لو میدید همه داستانا رو ؟؟؟؟؟؟؟ این از اون پیغامهای رمز داره که باید نابودش کنیم
نوشته اصلی توسط omid8h من جریان می دونم خب ، چرا لو میدید همه داستانا رو ؟؟؟؟؟؟؟ خخخخ.... من داستان رو کپی کردم... حالا اخاذی میکنم
نوشته اصلی توسط marvel خخخخ.... من داستان رو کپی کردم... حالا اخاذی میکنم :13:ننه این آخریه خیلی پولکی شده...
خب دوستان من رفتم .... مواظب خودتون باشید ....
نوشته اصلی توسط Elka Eydipor :13:ننه این آخریه خیلی پولکی شده... آره دیگه... بیکارم
نمایش برچسبها
مشاهده قوانین انجمن